محل تبلیغات شما

محرم دزفول



ای ساربان آهسته ران آرام جان گم کرده ام

آخر شده ماه حسین من میزبان گم کرده ام

محرم دزفول
در میکده بودم ولی بیرون شدم چون غافلین

ای وای ازین بی حاصلی عمر جوان گم کرده ام

پایان رسد شام سیه آید حبیب من ز ره

اما خدا حالم ببین من مهربان گم کرده ام

 ای وای ازین غوغای دل از دلبرم هستم خجل

وقت سفر ماندم به گل من کاروان گم کرده ام

 نعمت فراوان دادی ام منت به سر بنهادی ام

اما ببین نامردی ام صاحب زمان گم کرده ام
 
من عبد کوی عشقم و من شاه را گم کرده ام

آقا تو را گم کرده ام مولا تو را گم کرده ام
عکس: محمدآذرکیش

بنوشتم این نامه چنین با خون دل ای مه جبین

اما ببین بخت مرا نامه رسان گم کرده ام

 

حال و هوای قلب من امشب کبوتریست

وقتی که کار صحن و سرای تو دلبریست

 شبهای جمعه عکس حرم زنده می شود

دزفول
تصویر رقص پرچم و گنبد چه میست

ما را اسیر عشق تو کرده، تفضلت

با این حساب کار شما ذره پروریست

 با تربت تو کام دلم را گشوده اند

آقا ارادتم به شما ارث مادریست

در ماتم تو محفل اشک است چشم ما

اصلا بنای هیات ما روضه محوریست

 ما سالهاست در غم تو گریه می‌کنیم

هم ناله با محرم تو گریه می‌کنیم
عکس: محمدآذرکیش

باز در خاطره‌ها، یاد تو ای رهرو عشق
شعلة سرکش آزادگی افروخته است

یک جهان، بر تو و بر همت و مردانگی‌ات
از سر شوق و طلب، دیدة جان دوخته است

دزفول
نقش پیکار تو، در صفحة تاریخ جهان
می‌درخشد، چو فروغ سحر از ساحل شب

پرتواش بر همه کس تابد و می‌آموزد
پایداری و وفاداری، در راه طلب

چهر رنگین شفق، می‌دهد از خون تو یاد
که ز جان، بر سر پیمان ازل ریخته شد

راست، چون منظرة تابلوی آزادی‌ست
که فروزنده به تالار شب آویخته شد

رسم آزادی و، پیکار حقیقت‌جویی
همه جا، صفحة تابندة آیین تو بود

آنچه بر ملّت اسلام، حیاتی بخشید
جنبش عاطفه و نهضت خونین تو بود

جان به قربان تو ای رهبر آزادی و عشق
که روانت سر تسلیم نیاورد فرود

زان فداکاریِ مردانه و جانبازی پاک
جاودان بر تو و بر عشق و وفای تو درود!
عکس: محمدآذرکیش
شعر : محمد رضا شفیعی کدکنی

گزارش حضور انجمن دزپارس در تاسوعا و عاشورای سال ۹۷ شمسی – حضور فعالانه اعضای انجمن دزپارس در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی سال ۹۷ شمسی

60
انجمن دزپارس در جهت ارتقای فرهنگی جامعه در راستای بسط فرهنگ صحیح اسلامی این بار با شعار `فرهنگ شهروندی محرم`، شور حسینی را دو چندان کرد. .
عزاداران حسینی در انجمن دزپارس مطالبی فرهنگی با مضمون های مختلف تهیه کرده و بر روی ماشین های کنترل هیات ها نصب می کردند.

از دیگر فعالیت های انجمن دزپارس، مشارکت با سایر انجمن های محیط زیستی جهت توزیع کیسه زباله و دستکش در مسیر حرکت هیات ها و دسته های عزاداری بود. .
انجمن دزپارس در عصر تاسوعا با مشارکت سایر انجمن ها در غرفه خیابان امام خمینی نزدیک به چهارراه شریعتی مستقر شدند.

صبح عاشورا اعضاء دزپارس به شکل خودجوش در جوار حسینیه ثارالله استقرار یافتند و به توزیع کیسه زباله و شعارهای فرهنگ شهروندی پرداختند.
در عصر عاشورا با مشارکت سایر انجمن ها در غرفه واقع در میدان حاج مرادی مستقر شدند و به فعالیتهای فرهنگی خود ویژه محرم پرداختند. .

امید که این فعالیتهای فرهنگی با مشارکت و همدلی تمامی همشهریان عزیز تا سالهای آتی ادامه یافته و شاهد برپایی محرمی سرشار از فرهنگ، معنویت و شعور حسینی باشیم، محرمی بدون اسراف، بدون زباله و بدون بی فرهنگی. …
تهیه گزارش: خانم حسین زاده
#هر_دزفولی_یک_دزپارسی


محرمی دیگر از راه رسید و انجمن دزپارس در شنبه شب ۹۷/۶/۲۴ ، که مصادف با شب ششم ماه محرم الحرام ۱۴۴۰ قمری است، پرر از سالهای گذشته برنامه محرم گردی را جهت آشنایی اعضای انجمن و علاقمندان با مراسم محرم دزفول در بافت تاریخی دزفول برپا نمود و برگ زرین دیگری در دفتر فعالیتهای خود ثبت کرد.

59
برنامه از درب خانه تاریخی تیزنو واقع در محله قلعه آغاز شد. اعضای انجمن با گذر از محلات قدیم و عبور از کنار خانه های تاریخی دزفول از جمله زرگر، نادریان و … و مسجد تاریخی عاملی، بقعه علی مالک، علم عباس، بقعه شاه رکن الدین، نخل کلبی خان  تکیه آ زمون ، بقعه صعصعه و شیدونه امام رضا شاهد رنگ و بوی محرم در چهره مردم عاشورایی دزفول در میان بافت تاریخی خاطره بودند. .
ایام محرم هرساله فرصتی مناسب، برای کسانی است که سالهای گذشته ساکن این خانه های زیبای تاریخی بوده اند و اکنون فقط در ایام دهه محرم فرصتی مغتنم به دستشان می رسد تا بر روی آجرهای دست چین بافت، پرچم های یاحسین نصب کنند و درب منازل قدیمی را باز کرده و با سینی های چای پذیرای عزاداران حسین علیه السلام باشند.
انجمن دزپارس امید دارد که با همراهی همه شهروندان، بافت تاریخی شهر دزفول از گزند آسیب ها حفظ شده و شور حسینی را در این اماکن باصفا همه ساله پر شور تر از همیشه نظاره گر باشیم…
این برنامه همچنین با همراهی اعضای آژانس ایمان گستر نیز همراه بود.

تهیه گزارش :سرکار خانم مریم حسین زاده کوهساری



 غنچۀ شش ماهه ای که بار ندارد
چیدنش آنقدر افتخار ندارد

زود خزان شد گلی که در همه عمرش
تجربۀ دیدن بهار ندارد

کار خودش را برای غربت من کرد
او که نیازی به کارزار ندارد

13
تشنۀ یک جرعه بود، تیر نمی خواست!
حنجر خشکی که اختیار ندارد

نازکی این گلوی سوخته تابِ –
- تیر نه! شمشیر شعبه دار ندارد!

کار ابالفضل را سه شعبه اگر ساخت
حجم گلوی تو جای خار ندارد

حداقل کم کنید هلهله ها را
کشتن شش ماهه که هوار ندارد1

کاش کسی هم به نیزه دار بگوید
نیزه از این طفل انتظار ندارد
شعر: محمد علی بیابانکی
عکس: گروه افق دزفول

آخرین جستجو ها

Frank's notes reransete مهارت های مطالعه و یادگیری velphiteni دانلود انواع پروژه و پایان نامه ثبت برند فارسی - مشاوره ثبت شرکت mevecope بــــــارانـــــ amikswear فولکلور الاهواز